در جنگ جهاني دوم به علت محدود بودن حوزه ديد خلبانان ، خلبانان ابزار جنگی خود را بدون عکس العمل از دست مي دادند، به دليل بالا بودن سرعت نمي توانستند دو عمل شناسايي اهداف و کنترل عقربه ها را همزمان انجام دهند و يک خلبان نيازمند يک حوزه ديد بسيار بالا و ذهن دقيق و سريع بود.
زمانی که اين نقص شناسايي شد دستگاهي اختراع شد که تصاوير را برای خلبانان نمایش دهد. تصاوير هواپيماها،دستگاه ها و ابزار جنگی و ...
اوايل تصاوير را بزرگ و با مکث نشان مي دادند اما مرور زمان اين تصاوير را کوچک تر و مکث آنها را کمتر کردند تا به مرحله اي رسيد که در کمتراز يک پنجاهم ثانيه تصاوير فوق را مشاهده می نمودند و تشخيص مي دادند،
به همين منوال يک چشم پزشک فرانسوي فکر کرد که اين کار را براي مطالعه نيز مي توان انجام داد، که کلمات را با سرعت زياد از جلوي چشم فرد عبورداد و با تمرين حوزه ديد فرد را افزايش داد.
ايده جواب داد وتکنيک هاي تندخواني در دانشگاه هاروارد به دانشجويان آموزش داده شد و نتايج شگفت انگيزي بدست آمد.
از آن زمان تکنيک هاي تندخواني اکثر دانشگاه هاي دنيا به دانشجويان آموزش داده مي شود و جالب است بدانيد اين تکنيک ها تا الان هيچ تغييري نکرده است .